حضرت صدیقه طاهره(س) فصل مشترک مقبولیت بین اهل سنت و شیعه بوده تا جایی که احادیث مربوط به جایگاه ایشان در کتب صحاح عامه نیز نقل شده؛چراکه همگان شاهد بودند نبی اکرم چگونه ایشان را قطعه ای از وجود خود معرفی نمودند،اما نکته ابهام آمیز در این میان،ماهیت قیام و شورشی است که علیه ولایت پس از رسول اکرم شکل گرفت و ظلمی بدون مانند در تاریخ بر فرزند ایشان رقم خورد،این جریان نشان می دهد،جریان سقیفه،جریانی وسیع تر از یک شورش بوده بلکه این جریان،جریان مخالفت با ایمان،پاکی،طهارت و نفس نبی اکرم و اسلام بوده است.
جریان سقیفه سبب محجور ماند امام در جامعه گشت،بانیان این نهضت هرچند علم کفایت قرآن را بلند نموده بودند،اما با این عمل خود،نه تنها امام بلکه قرآن را به محجوریت در جامعه کشاندند،چراکه امام مفسر و مصداق عینی و بیرونی کتاب خداوند است و بدون او،کتاب آنگونه که بوده فهم نخواهد شد و نتیجه ای رقم می خورد که امروز نسبت به فهم آیات شریفه در جهان اسلام شاهد آن هستیم.
از آنجا که حضرت صدیقه طاهره(س) نقش فصل الخطاب و واسطه ای مورد قبول نزد همه مسلمانان دارند،وهابیت در تکاپوی این امر بوده که با استناد به جعلیات و انتشار شبهاتی اصل واقعه شهادت حضرت زهرا را انکار نماید و بیعت امام با خلافت وقت را نوعی بیعت همراه با اختیار و رغبت معرفی نماید،در حالی که اهل سنت اصیل این واقعه را پذیرفته و به خوبی واقف است جریانات تکفیری روز به دنبال پوشاندن این ظلم هستند و پاسخ و دفاعی برای آن وجود ندارد.
دوره زمانی شهادت نبی اکرم(ص) و جراحت حضرت صدیقه طاهر(س) دوره ای بوده که ایشان مکررا به زیارت قبور شهدای صدر اسلام همانند حضرت حمزه و رسول اکرم می رفتند تا جایی که به سبب غلبه اندوه حضرت،امیرالمؤمنین(ع) منزلی را در کنار آن قبور به عنوان بیت الاحزانی بنا نهادند،این امر در کتب اهل سنت نیز ذکر گشته ولی وهابیت می کوشد زیارت قبر اشرف هستی را نیز بدعت و شرک جلوه دهد!
وهابیت به دنبال انکار واقعه شهادت حضرت زهرا(س) وقوع این حادثه را غیرممکن دانسته اند؛بدین سبب که چگونه ممکن است با وجود علی(رض) ممکن بوده همسر او درب منزل بیاید؟در پاسخ باید گفت که حضرت صدیقه طاهره(س) فصل مشترک و مقبولیت میان همه افراد در عهد رسول اکرم(ص) بودند و شقی ترین قلوب نیز تصور این میزان از قساوت نسبت به پاره وجود رسول خداوند را نداشت،اما انجام این واقعه در ملأ عام و حضور امت رسول اکرم،ماهیت کودتای سقیفه را بیش پیش نشان می داد و مردم با حقیقت این جریان بیش از پیش آشنا می شدند و از طرفی نیز این امر حجتی بر همگان بود.
اهل سنت گریه بر مردگان را نوعی شرک و مرده پرستی دانسته و به زائرین مقبره مبارکه بقیع اجازه عزاداری و گریه را نمی دهند در حالی که در کتب اهل سنت بارها گریه رسول خداوند بر اصحاب خود همانند حضرت حمزه و پس از ایشان حضرت صدیقه طاهره در فقدان رسول اکرم(ص) را ذکر نموده اند که از کثرت آن،امیرالمؤمنین(ع) حضرت زهرا را به قبرستان بقیع برده و برایشان منزلی ساختند.در حقیقت گریه بر اهل ایمان نشانه محبت به حقیقت ایمان بوده نه اینکه ریشه در شرک داشته باشد.
وهابیت ادعا نموده اند که خانه های مدینه در نداشت تا اینکه بخواهد حادثه آتش زدن خانه دختر پیامبر پیش آید،در پاسخ علاوه بر تصریحات آیات شریفه در سوره نور و...بر وجود درب خانه باید افزود که کتب عامه نیز به صراحت از این حادثه سخن گفته اند همانند میزان الاعتدال،عقد الفرید و...و همانند معجم کبیر طبرانى: 1/62، شماره حدیث 34، تحقیق حمدی عبدالمجید سلفى.« أمّا الثلاث اللائی وددت أنی لم أفعلهنّ، فوددت انّی لم أکن أکشف بیت فاطمة و ترکته».